فرمول تدریس شده توسط معلمان کشور: قیام سرنگونی=آگاهی *خشم
خشم ضربدر آگاهی! میدهد قیام سرنگونی. این فرمول تازة تخته سیاه مدرسة ایران است.
معلمان کشور فرمول جدیدی را در کف خیابانها آموزش دادند. سخنان هر کدام از آنان در تظاهرات سراسر کشور روز دوشنبه 11 بهمن، درخششی از آگاهی و عزم آنان داشت. هر یک از این فرهیختگان در سخنانشان فرهنگ و تاریخ ایران را زنده کردند آنان آخوندهای دجال و شیاد و جلاد را به زبان سنایی و فردوسی و سعدی کوبیدند:
یک معلم دلیر خروشید: سنایی وار میگویم نباید مثل مور جهان بینی مون فقط تا نوک بینی مون باشه. ما آنسوتر می نگریم.
چو ناکس به ده کدخدایی کند کشاورز باید گدایی کند
فردوسی در قرن چهارم، من انصاری در قرن بیست و یکم، هنوز ریزخوار سفرة فردوسی و امثال ایشان هستیم.
ایشون مقدسند
میگه در این خاک زرخیز ایران زمین نبودند جز مردمی پاک دین ما سوار منابع هستیم
همه دینشان مردی و داد بود وزان کشور ازاد و آباد بود
همه بنده ی نام یزدان پاک همه دل پر از مهر این آب و خاک
پدر در پدر آریایی نژاد ز پشت فریدون نیکو نهاد
به من و شما میگن فرهنگی. یعنی لباسمون لباس فرهنگ است. تفکر و فرهنگ زیر چرخ و دنده های ستم است
بزرگی به مردی و فرهنگ بود گدایی درین بوم و بر ننگ بود
ما همه گداییم. برای قرص نان از صبح تا شب سگ دو می زنیم
بزرگی به مردی و فرهنگ بود گدایی درین بوم و بر ننگ بود
کجا رفت آن دانش و هوش ما که شد مهر میهن فراموش ما
که انداخت آتش درین بوستان کز آن سوخت جان و دل دوستان
چه کردیم کاینگونه گشتیم خوار خرد را فکندیم اینسان ز کار
نبود اینچنین کشور و دین ما کجا رفت آیین دیرین ما
به یزدان که این کشور اباد بود
رژیم آخوندی هر چه بی فرهنگ و غارتگر را مزدور خود در مجلس کرد اما این فرهنگیان نشان دادند که مجلس شورای مردم و نمایندگان با فرهنگ مردم ایران کجایند.
یک خانم معلم خروشیدکجا دیده اید کسی را به جرم دادخواهی در بند کشند. فریاد فریاد از این همه بیداد
سپس شعار پر موج زندانی سیاسی آزاد باید گردد. در همه جا پیچید
آنان همه چیز را معنا کردند و برای ایستادن تا آخر عزم کردند.
خانم معلمی گفت: بیسوادی به این نیست که یک فرمول ریاضی رو بتونه حل کنه یا نکنه. بی سوادی به اینه که نتونه حقشو بگیره. نتونه مطالبه گر باشه. حالا فرزند من آمده تحصیلات عالیه کسب کرده در به در دنبال کاره.
تا زمانی که ما اعتقاد به ترس داریم قرار نیست وضع ما بهتر از این بشه. وقتی که یک درصد جمعیت جهان هستیم و 9 درصد ثروت در کشور ما هست یعنی من نوعی باید برابر 9 ثروتمند دنیا ثروتمند باشم تا زندگی کنم. و ما متاسفانه زندگی نمی کنیم. ما یاد گرفتیم بدویم که نمیریم. .... اگر ایستاده بمیریم یه الگو خواهیم شد برای کسانی که بد تربیتشون کردیم....پس بیاید دست به دست هم بدیم
خانم معلم دیگری گفت: چهل و سه ساله ما چشممون به این اجرای عدالته. چهل و سه سال هست کی می خواد اجرا بشه؟
فرهنگیان و معلمان کشور در همه جا برای استمرار قیام تا پیروزی و آزادی اعلام آمادگی کردند
یکی از معلمان در کرچ حرف آخر معلمان را خروشید و گفت:ما مثل شیر پشت یکدیگر هستیم. مواظب باشید شیر خشمگین یا گرسنه نماند. قیام گرسنگان سخت است. جمع شدنی نیست دودش به چشم کسانی خواهد رفت که یا فریبکارند یا دروغگو دوستان عزیز ما زندانیان بسیاری داریم که بخاطر حق طلبی در زندان قرار دارند. هیچ دیواری هیچ زندانی برای معلمان بالا نخواهد رفت. ما همةدیوارها و تمام زندانها را که معلم فرهنگ آموزش فکر و اندیشه پشتش باشه خرابش میکنیم.
م. شوق