متن پیامگیر شاعران شعر نو ایران.. از م. شوق
پیامگیر نیمایوشیج:
خانه ام خالیست
وسکوت خانه ام را
نیست شوق شاد پژواکی
تو هر حرفیت را از بهر گفتن
بازگو یارا!
امیدی هست بر پاسخ
به گاهی که ز گردش باز گردد
پیر رفته از خود با خویشتن تنها.
***
پیامگیر اخوان ثالث:
رفیق لولی مستم!
جوابت را در این لحظه
نمی یارم که پاسخ گفت
زمستان است
و شاعر
در خیابان در پی بارانی گرمیست
چو برگردد پیامت را
جوابی گرم خواهد داد
***
پیامگیر فروغ فرخزاد:
ای دوست
ای برادر ای همخون
وقتی ز کوچه برگشتم
برای تو از آفتاب خواهم گفت
وقتی پیام گرم تو در گوشهای من
نجوای حرف دوستی ست
***
پیامگیر احمد شاملو:
بر درگاه تلفن ماندنت
انتظار
دریغی ست عبث
تنها تو را
پیامی شایسته است نهادن
کلامی
سخنی
گویه ای
که به پاسخی بایسته
میهمان خواهی شد.
***
پیامگیر سهراب سپهری
تلفنی دارم
سیمش پاره
بیخودی زنگ نزن
مادرم کنده پریزش را از برق
من جوابت راوقتی خواهم داد
که بیایی
در این خانه ی آبی را بزنی
و من و تو
با هم
برویم آنسوی شهر
توی یک پارک
روی یک نیمکت چوبی سبز
حرفها دارم با تو
******
م. شوق
- توضیحات