جوان بلوچ
چقدر صمیمی بود
جوان بلوچ
وقتی که با زبان تفنگش سخن می گفت
صدایش از همه جا میوزید
از آسمان شهیدان
از کپرهای فقر
و
از گلوهای بردار رفتهی مدفون
مست صمیمیتش شدم
وقتی که بی جستجوی آدابی و ترتیبی
به من میگفت
بجنگ!
به جهنم که بمیری!
م. شوق
28 شهریور 1401