فروردين 30, 1403

رمان خانه نویسنده و خواننده هایش نوشته محمد قرایی قسمت چهل و هفتم، چهل و…

https://www.youtube.com/watch?v=iWrDjPUHbPUرمان خانه نویسنده و خواننده هایش نوشته محمد قرایی قسمت چهل و هفتمhttps://www.youtube.com/watch?v=p1rULaI9F0kرمان خانه نویسنده…
«قصه‌ی اون ماهی سیاه»«قصه‌ی اون ماهی سیاه»
تقدیم به روانهای شاد صمد بهرنگی و دکتر منوچهر هزارخانی و همة قافلة ماهیای سیاه روانه. 
 
یکی بود و یکی نبود
تو قصه ای که دوغ نبود
لاغر و لخت و کوچولو
یه ماهی معروفی بود
رنگش سیا بود عین قیر
می شناختنش صغیر و کبیر
 
یه روز تو خواب و بیداری
رفتم نشستم روبروش
جناب ماهی کوچولو
کج بشین و راست بگو
اینهمه سال آزگار
یا جفاهای روزگار
از برکه ها جهیدی،
به دریاها رسیدی؟
یا قصه توی خواب بود
دریاهاشم  سراب بود؟
 
ماهی سیاه جواب نداد
سرش توی کار خودش
هنوزم مث اول کار
آتیش به انبار خودش
 
ماهی سیا! یادت میاد؟
قورباغه های غرغرو
چقد بهت خندیدن
باز رفتی برکه برکه
دلت سبوی سرکه
نفستو تازه کردی 
فکر دروازه کردی
 
ماهی سیا یادت میاد؟
تو جنگ کفجه ماهی
وزغا برات می خوندن:
ماهی سیاه کوچولو!
عقلت کجا رفته عمو؟
ماهی سیاه دیوونه!
آواره ی بی خونه!
نه پر داری نه پارو
جلو همه خرچنگا
تو صخره ها و سنگا
می زنی پشتک وارو؟
خلاصه... سرتونو درد نیارم
از تابستون گرمش
تا سردیای برفش
نشوندم پای حرفش
تند تند یادش آوردم
ماهی سیا یادت میاد؟
قورباغه ها داد می زدن:
نیگا کنین این دیوونه 
نادونه و جوونه 
دولقوز آباد تا لندن
راه رو بهش می بندن
بهش میگن آنارشیست
از ته دل می خندن
هو هو هو خرابکار
هو هو هو آنارشسست
هو هو هو بی کله
هو هو هو رمانتیست
انگور ریزه ریزه
غوره نشده مویزه
نونت نبود آبت نبود؟
تنبون و جورابت نبود؟
به دریا رفتنت چی بود؟
 
بازم یادش آوردم:
یادت میاد؟
نصیحتای خرچنگ
میگفت بهت آی دبنگ!
ماهی باید عاقل باشه
میک آپ کنه، خوشگل باش
تو تنگ برقصه بندری
یه وقتی هم قرکمری
نوک بزنه به شیشه
چرخ بزنه همیشه
تا آب و نونش بدن
یار جوونش بدن
آکواریوم بخرن براش
سنگ و صدف بریزن به پاش
 
بازم بیار به یادت
هوش و حواست با منه؟
 
ماهی سیا گوش نمی داد
سرش توی کار خودش
آتیش به انبار خودش 
 
بگو ببینیم یادت میاد؟
زر زر اره ماهی
تو اوج بی پناهی
تو چالة سیاهی
میگفت ببین دور  و برت
ماهیای پرواری رو
زرد و بنفش، گلناری رو
میخندن هی به ریشت
به ریشت و به کیشت:
برکه مگه چیش بده؟
خوشی دلت رو زده؟
ببین ماها رو می برن!
تو تنگ آب می نشونن
یا می فروشن یا می خرن
بکن فکر آبروت
دست بکش از آرزوت
دریا دوره! سرابه
این چیزا تو کتابه...
پاشو بیا لج نکن
راهتو هی کج نکن
بیفت تو رود جاری
تن بده به بیعاری
ولی زدی با کله
به سنگ و ریگ و صخره
هر دفه باز افتادی
پرتاب شدی تو دره
باز خودتو تکوندی
رختاتو هی چلوندی
روز از نو روزی از نو
آتیش‌سوزونی از نو
خلاف سیر جوبار
حرکتو کردی تکرار
 
ماهی سیا گوش نمیداد
سرش شلوغ و بلوغ
تو شبای بی فروغ
آتیش و نور بپا میکرد
بازم فکر رؤیا میکرد
 
یادت بیار اون همه سال
اگه چه که درب و داغون 
با چشمای غرق خون
ولی همیشه یک نفس
زدی به میلة  قفس
سالای سال آزگار
آخ از جفای روزگار
فدای دل صبورت!
چی شد دریای دورت؟
 
ماهی جواب نمی داد
نمی داد که نمی داد
 
خوابم گرفت از قصه 
از قصة پر غصه
هزار و یک شب چیه
جون پر از تب چیه
مثنوی صد من چیه
خروار و خرمن چیه؟
هرچی یادش آوردم
گوشش نشد بدهکار
آتیش سوزوند به انبار
 
خسته شدم خوابم برد
ماهی شدم آبم برد
دیدم که دریای دور 
چشاش پر از انتظار
نگا میکنه به کوهسار 
به راه ماهی سیاش
خسته نمیشه نگاش
 
از توی دریا دیدم
ماهی سیا توی رود
تو خاک و خون کبود
گرم کارو بارشه
مشغول پیکارشه
تیغ میکشه به خرچنگ 
کارش چیه؟ فقط جنگ
عینهو قهرمونا 
با تفنگ و بی تفنگ
عشقش چی بود؟    دریا 
یه آرزوی رنگین
نه قصه بود نه رؤیا
این که شما شنیدین
 
محمد قرایی (م. شوق)29 اسفند1400
 
بهمن 18, 1402

نظرت چیست؟ زنان حاکم ایران باشند!

in شعر

by Aftab_Showgh

https://youtu.be/TseaI1WyXws نظرت چیست؟ زنان حاکم ایران باشند! مدتی جایگزین همه مردان باشند به خدا طرح…
آبان 13, 1402

نامه‌ای به آرمیتا

in شعر

by Aftab_Showgh

https://www.youtube.com/watch?v=EC-tHch6gq8نامه‌ای به آرمیتااز پا می‌اندازد مرا این حجم غم، این حجم غماین کوه درد این…
آبان 06, 1402

نامه به آرمیتا

in شعر

by Aftab_Showgh

نامه‌ای به آرمیتا از پا می‌اندازد مرا این حجم غم، این حجم غم این کوه…
مهر 19, 1402

سرود رهایی ایران

in شعر

by Aftab_Showgh

https://youtu.be/9p8AjxrUQHcرهایی ایرانسرزمینی که مرز پرگهر است در کف و کامِ دشمن بشر است. خیز و…
شهریور 10, 1402

من مغزشویی شده‌ام!!؟

in شعر

by Aftab_Showgh

https://youtu.be/R3AeXTTP2vk
تیر 18, 1402

این است قامتم. شعری در مورد گردهمایی پشتیبانان مقاومت ایران در پاریس ۱۰تیر۱۴۰۲

in شعر

by Aftab_Showgh

https://youtu.be/1I3cmi2MH5U این است قامتماین است قامتماینک قیامتماین فوج بیشماراین موج افتخاربر من مبند چشممن قدرت…
تیر 06, 1402

به یاد فرمانده افشین. شعرخوانی محمد قرایی

in شعر

by Aftab_Showgh

https://youtu.be/lIs-oTL5PJcافشین برای علی مستشاری بگذار کوهنوردان از زیرسایه ات گذر کنند و پایداری بیاموزند ای…
خرداد 25, 1402

شعری برای یوسف کودکی از بلوچستان

in شعر

by Aftab_Showgh

https://youtu.be/D7nXTw1gQSYدوسه روزیست که غمگینم ازین صحنه‌ی تلخغیر افسوس نمی چینم ازین صحنه‌ی تلخغم این کودک…
خرداد 18, 1402

من #عشق را می دزدم

in شعر

by Aftab_Showgh

من #عشق را می دزدم از هر کوی و کانالتو هشتگ چی هستی ای اهل…
خرداد 18, 1402

چگونه دوست ندارم من این دیاران را

in شعر

by Aftab_Showgh

چگونه دوست ندارم من این دیاران راکه هر شقایقش آیینه‌ای‌ست یاران راتمام هستی من در…
ارديبهشت 27, 1402

جه خبر؟ شعری از میرزا علی اکبر صابر

in شعر

by Aftab_Showgh

https://youtu.be/lYYr8fdV-zs
ارديبهشت 23, 1402

کارمان را بکنیم

in شعر

by Aftab_Showgh

کارمان را بکنیممن پیامم این استکارمان را بکنیمجانمان را بکنیمسعی‌مان را هر روز بالاتر ببریم…